این پژوهش به بحث وبررسی پیرامون وجوه اهمیت نماز درآیات وروایات می پردازد. در میان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضیلت تر از این عمل، نمی توان یافت که متأسّفانه توسط برخی از انسانهامورد غفلت وسهل انگاری واقع شده ، با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه می توان دست یافت.این تحقیق شامل دلایل اهمیت نماز در آیات وروایات با عنوانهایی همچون: همراهی با تمام موجودات ، اولین و محبوبترین فریضه نزد خدا و.... می باشد.روش کار به صورت کتابخانه ای بوده که بر این مبنا از اسناد ومدارک دینی بهره برده وبه نقل وتوصیف موارد مذکور پرداخته ایم و سعی نموده ایم درحد توان ازمنابع دست اولروایی بهره گیری نماییم و در پایان می توان گفت ، نماز به عنوان ، جوششی از اعماق ذرات عالم که عطر جانبخش آن، همه‌جا گسترده و پرتو انوارش، هستی را روشن ساخته و راز آفرینش و اصلی‌ترین نیاز بشر می‌باشداز اهم واجباتی است که سود آن فقط برای شخص نمازگزار حاصل می شود وبا تفکربه دلایل مطرح شده،اهتمام مابه آن دوچندان خواهد شد.
واژه کلیدی : نماز ،اهمیت نماز

وجوه اهمیت نماز
 

نهال وجودآدمی در بوستان پرزرق و برق ومزرعه بی کشت و زرع دنیا فقط به منظورتحصیل معرفت ودرک عبادت حضرت احدیت – عزشأنه - نهاده شده(1) و با توجهبه اینکه در این محل زرع ، انسان باید اعمالی را انجام دهد که موجب بالا رفتن درجه و رسیدن وی به مقام قرب جناب منعم بی زوال گردد وباز با توجه به اینکه عقل انسان از درک وشناخت چنین اعمالی قاصر است ، خلاق جهان آفرین –جَلّت عظمته – که در منتهای رأفت وعطوفت به مخلوقین خود می باشد توسط انبیاء عظام ورسل مقربین خویش به منظور هدایت وارشاد بندگان ، اعمالی را کهموجب رسیدن به نعمتهای خداوند متعال است . همچون نماز وروزه وزکات وخمس وحج و... را تعیین وبه عمل کردن به آنها دستور فرموده و بنده مکلف است بعضیرا درمدت عمر یک مرتبه وبعضی را هر سال یک مرتبه وبعضی را در هر شبانه روزپنج مرتبه انجام دهد و با عمل به آن اعمال حسنه‌ ، بنده مطیع سعادت یافته ودر روز محشر اکبر از خسران تهی دست و ندامت بی حاصلی و بی ثمری سالم و از حوادث پر شرو شور میدان عظیم قیامت محفوظ و از نعمت های بی پایان حضرت کریموهاب بهره مند شود.(2) اعمال واجب شده مذکور با اشتراک در اصل محبوبیت نزدحضرت حق- عزوجل– درمراتب فضیلت متفاوت می باشند واشرف وافضل از همه آنها «نماز» است که فوق همه طاعات بدنی وسرمایه افتخار واجبات عملی و موجب غبطه فرصت از دست دادگان بر اهل دنیاست. (3) حال با توجه به نزول این رحمت الهی(4) در طی شبانه روز برای دستیابی به معرفت بیشتر به این واجب مهم وجوهی را ذکر می نماییم :

1. نماز همراهی با هستی
 

آسمان هاو کرات آنها ، زمین وکوههای آن وهمه موجودات عالم مطیع ومجری فرمانهای تکوینی پروردگار وآفریننده خود هستند وحتی به اندازه سرمویی ازوظایف خود، تخطی نمی کنند بلکه فقط درمدار ومسیر وحیطه ای که برای آنها مشخص شده اجرای وظیفه می کنند(5) .آنچه هست اینکه انجام وظیفه موجودات ، آزادانه وعالمانه یعنی از روی اختیار ودانش نیست وروح سرکشی و عصیان در آنها وجود ندارد لذا همگی به تقدیس وتسبیح حضرت حق - جل و علی – مشغولند. قرآن کریم درباره تسبیح همه موجودات هستی می فرماید: « تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتِ السَبْع وَالاَرْضِ وَمَن فیهنَّ وَانْ مِنْ شَیْ ءٍ اِلّا یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَلکِنَ لا تَفْقَهُونَ تَسبیحَهُمْ اَنَّهُ کانَ حَلیماً غَفوراً.(6) » « هفت آسمان و زمین وهرچه در آنهاست همه به ستایش وتنزیه خدا مشغولند وموجودی نیست جزآنکه ذکرش تسبیح وستایش حضرت اوست ولیکنشماتسبیح آنها را فهم نمی کنید . همانا او بسیار بردبار وآمرزنده است.» حتی غرش ابرها هم پیام آورتسبیح الهی اند:« یُسَبِّحُ ارَّعْدَ بّحَمْدِهِ.(7) » نماز نه تنها یک تکلیف وفریضه عبادی برای انسانها ست بلکهبه مفاد برخی از آیات قرآنی آفریده ها ومخلوقات دیگر ، همه برای خود، نمازی دارند که غیر از ذکر وتسبیح خداست ، آنجا که می فرماید: « اَلَمْ ترَانّ اللَه یسبّحُ لَهُ مَنْ فِی السَمواتِ وَالارضِ وَالطَّیرِ صافّاتٍ ،کُلَّ قد عَلِمَ صلاتَهُ وتَسبیحَهُ واللهُ علیمٌ بما یفعلون(8)» « ای رسول ما ، آیا ندیدی که هرکسی در آسمانها وزمین است تا مرغ که در هوا پر گشاید ، همه به تسبیح وثنای خدا مشغولند وهمه آنان صلوات وتسبیح خود را بدانند وخدا به هر چه کنند آگاهست.»
طبرسی (ره) می نویسد:
مراد از« مَنْ» همه مکلفین‌اند یعنی همه آسمانی ها و زمینی ها که به زبان ،خدای را تسبیح می گویند وبرخی فرموده اند: همه مخلوقات اعم از عاقل و غیر عاقل است وبه کار بردن کلمه من که در عاقلان ، استعمال می شود از باب تغلیباست ودرمعنای جمله«کُلٌ قَد عَلِمَ صَلاتَهُ وَتَسبیحَهُ» دونظر ابراز شدهاست که:
1.ضمیر فعل« عَلِمَ» به خدا بر می گردد ، یعنی ؛ خداوند ،نماز و تسبیح وذکر هریک از موجودات را می داند.
2.ضمیر به «کُل » بر می گردد یعنی ، هریک از آسمانی ها وهر کدام ازآفریده ها ، نماز وتسبیحشان را می دانند وطریق دعا و نماز خودرا می شناسند(9)آن دسته موجودات که وجودشان آلی و بهره ده است و برای وجودی دیگر آفریده شده اند اینگونه در پی ستایش خالق خویش اند پس چرا انسان که وجودش استقلالی استوبهره‌مندترین موجودات هستی می باشد با آنها همراهی نکند!(109 پس انسان نیز در قالب نماز با تمامی هستی همراهی نموده وزیباترین کرنشها را درمقابل هستی بخشی مطلق به عمل می آورد وعمل اونه از روی جهل واجبار بلکه با اختیارکامل وآگاهی وعلم به ذات خالق بی نیاز خودمی باشد.

2- نماز بهترین وزیباترین الگوی پرستش وبندگی
 

آن زمان که خداوندمتعال اراده فرمود ، انسان را خلق کند فرشتگان ازاوپرسیدند:« خدایا برای چه می خواهی موجودی را که بر روی زمین فساد به پامی کند وخون می ریزد بیافرینی ؟ در حالیکه ما فرشتگان پیوسته تو را تسبیح وتقدیس می نماییم(11) .» خداوند – جل واعلی – از راه علم و معرفت ایشان را قانع نمود که انسان از آنها داناتر وآگاه تر است. یکی از امتیازات انسان برآنها وجمیع مخلوقات این است که از قدرت فهم و تفکر و شناخت برخوردار است وامتیاز دیگر انسان بر فرشتگان این است که انجام عبادات گوناگون ، کار و هنر انسان می باشد یعنی اوتوانایی عبادت وبندگی خدارا به شیوه ها وصورتهای مختلف دارا می باشد . درست است که موجودات هستی همه در حال تسبیح ونمازند اما تسبیح ونماز انسان با دیگران فرق می کند.رمز عظمت وشرافت او بر ملائکه آن است که فرشته تنوع عبادت ندارد ،(12) درواقع هر یک از فرشتگان با حالت خاصی درحال عبادت خدای عزوجل می باشند ، گروهی از فرشتگان پیوسته در حال قیام اند وگروهی دیگر در حال رکوع وبرخی دیگر مدام در حال سجده اند و این تنها هنر وامتیاز انسان است که در میدان عبادت ، قادر به انجام و ارائه جلوه های متنوع عبادت می باشد.(13) از این رونماز نه یک گل که گلزار عبادت است ،چرا که تکبیر وتحمید وتعظیم ، تسبیح وتهلیل وتسلیم ، رکوع وسجود وقنوتو تشهد وقیام گلهای این بوستانند که با در آمدن به این گلزار،روح وجان معطر شده وازعصاره شفا بخش‌آن دلهامداوا می گردد. ولذا بهترین الگوی عبادت وپرستش که در کمال حسن‌وخیرمی باشد فقط مخصوص انسانهاست.(14)

3- نماز نخستین فریضه مسلمانان
 

جو اختناق آور مکه به خاطر اذیت وآزار مشرکان وهول واضطراب مسلمانان در آنجا ، به آنان اجازه نمی داد که فرایضی داشته باشند وبتوانند واجبات عملی خود را به جاآورند ، لذا در مدتی که پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – درمکه بود، هیچ عبادتی تشریع نشد ، مگرنماز که بر او واجب وبرامت ، سنت ومستحب مؤکد بود.(15) آنچه مسلم است اینکه در آغاز بعثت ، حضرت خدیجه – سلام الله علیها– و امیر المومنین - علیه السلام - با پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – نماز می خواندند ودرنمازایشان ،عمل رکوع وسجود ، انجام می شده است .(16) و این بر وجوب نماز بر پیامبر – صلی الله علیه و آله – قبل از تشریع آن بر مسلمانان دلالت دارد. بر طبق احادیث فراوانی که محدثان شیعه وسنی – درمقام بیان وظایف عمده وبزرگ دینی دراسلام – نقل کرده اند نخستین فریضه واول واجب بر مسلمانان نماز ذکر شده است.(17) از جمله اینکه پیامبر – صلی الله علیه و آله – فرموده اند: « أوَّلُ مَا افْتَرَضَ اللهُ عَلی اُمَّتی صَلَواتُ الْخَمْس.(18) » «اول چیزی که خداوند بر امّتم واجب کرد ،نمازهای پنجگانه بود.» این وجوب نماز طبق برخی احادیث(19) وهمچنین کتبتاریخی در شب معراج(20) صورت گرفته ، هرچند تاریخ این واقعه مهم دقیقاً معین نیست ، اما وقوع آن درمکه یعنی قبل از هجرت بنابر آنچه از آیه اول سوره اسراء به دست می آید ، قطعی است(21). با توجه به این مطالب می توان بیان نمودکه نماز اولین وظیفه دینی واجب بر مسلمانان بوده است.

4- نماز به عنوان واجبی صریح وفریضه ای بزرگ
 

درقرآن کریم ، فرمان قطعی وحتمی پروردگار را مبنی بر اقامه نماز درزمانهای معین مطالعه می کنیم . فرمانی که اطاعت وپیروی از آن بر هر گرویده ای واجب شده که جای هیچ درنگ وتقصیری در اطاعت و انجام آن روا نیست(22) آنجا که می فرماید : «..... فَاقیمُوا الصلوة ، انَّ الصَّلوةَ کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتاباً مَوقوتاً (23)» «... نماز را به جا آورید که نماز برایاهل ایمان حکمی واجب ولازم است.»از امام صادق – علیه السلام – درباره تفسیر این آیه پرسیده شد حضرت فرمودند: « کتابٌ واجبٌ (24)» « یعنی یعنی فریضه ای واجب.»
ودرحدیث دیگری امام باقر –علیه السلام– فرموده اند:« انَّما یَعْنی وُجُوبُها عَلَی الْمُؤمِنین.(25) » « یعنی همانا وجوبش بر مؤمنین »
در توضیح مطالب بالا باید گفت: وجوب نماز یکی از ضروریات دین مقدس اسلام وفریضه ای بزرگ ووظیفه ای سنگین در این آئین پاک است به طوری که منکر آن ازدین خارج و به اتفاق دانشمندان اسلامی ( فقها ) کافر است وتارک آن ، با اعتراف به وجوبش باید تعزیر شود.(26)

5- برابر دانستن نمازبا ایمان
 

از ابتدای هجرت پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – تا حدود شانزده ماه ، مسلمانان ، نمازها و عبادات خود را به سوی بیت المقدس(27) انجام می دادند .ولی بنا به مصالحی(28)خاص و با هدف رهایی از سرزنش یهود درمورد عدم استقلال قبله مسلمانان از بیت المقدس ، به سوی کعبه تغییر یافت.(29) به همین جهت ، مسلمانان با این سوال مواجه شدند که حکم نمازها وعباداتی که به سوی بیت المقدس گزارده اند چیست ؟ آیا آنها مورد قبول قرار می گیرند یا نیاز به قضا وتکرار دارد؟ و از طرف یهودیان محکوم شدند که همه بر ضلالتند. در جواب ایشان این آیه شریفه نازل شدکه : « ... و ما کانَ اللهُ لِیُضیعَ ایمانَکُم... (30)خداوند ایمان شما یعنی نمازهای گذشته شمارا ضایع نمی کند وآنرا مهمل وبدون اجر نمیگذارد(31) درتفاسیر زیادی در ذیل این آیه شریفه مقصود از ایمان را نماز می دانند(32)واین جایگاه رفیع واهمیت فراوان نماز را می رساند که خداوند آنرا با ایمان برابر می داند.درحدیث مفصلی ازامام صادق –علیه السلام – از ایشان درمورد اینکه آیا ایمان گفتار بدون عمل است یا گفتار وعمل با اعضاء وجوارح بدن ، در بیان آیه فوق فرمودند:«.... فَسَمَّی الصَّلاةَ ایماناً فَمَنْ لَقِیَ اللهَ عَزَّوَجََّل حافِظاً لِجَوارِحِه مَوفیاً کُلِّ جارِحَةٍ مِن جوارِحِه ما فَرَضَ اللهُ عَلَیْها، لَقِیَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ مُسْتَکْمِلاً لِایمانِهِ وَهُوَ مَنْ اَهْلِالجنه.... (33)» «خداوند‍‍‍] در آیه مذکور ] نماز را ایمان نامیده است ، هرکه خدا را ملاقات کند و وظایف لازم هر عضو خودرا انجام داده باشد خدا را با ایمان کامل ملاقات کرده و او اهل بهشت است.... » به این معنا که از نماز،که گل سر سبد عبادات عملی می باشد ، در آیات وروایات به ایمان کامل تعبیرشده است.

6- نماز برترین عمل، بهترین عبادت
 

در قرآن کریم ، علاوه بر ایمان که یک فضیلت بزرگ و ارزش والایی در حیات انسانی دانسته شده ، همواره از عمل صالح ، برونیکی وانجام کارهای خیر و شایسته در پرتو ایمان سخن به میان آمده است.یکی از این اعمال خیر که برترینآنها نیز می باشد نماز است . چنانچه قرآن درمعرفی رسولان وفرستادگان حق تعالی چنین می فرماید: « وَجَعَلْناهُمْ أئِمة ًیَهْدُونَ بِأمرنا وَأوحَینا اِلَیْهِم فِعْلَ الخیراتِ وَاقامَ الصلوة وَایتاءَ الزَّکوةِ وَکانُوا لَنا عابِدین.( 34)»«وآنانرا پیشوای مردم ساختیم تاخلق را به امر ،هدایت کنند وهر کار نیکو را خصوص اقامه نماز واداء زکات را به آنها وحی کردیم وانها هم به عبادت ما پرداختند.» در این‌آیه عطف اقامه نماز به جمله «فعل الخیرات» ازباب عطف خاص به عام است که دلیل افضلیت(35)اقامه نماز وپرداخت زکات به عنوان خصوص اعمال خیر می باشد وچنین چیزی رمز عبودیت وبندگی است(36). واز سوی دیگر هر روز چندین مرتبه طنین شکوهمند اذان واقامهدرگوشمان می پیچد که « حیّ علی خیر العمل» واین تنها بدین معنا نیست که بهترین عمل نماز است بلکه مبین آن است نماز زادگاه همه اعمال خوب و پسندیدهنیز هست ،وقتی دل از اغیار شسته و به یار سپرده شود جز مهبط ومنزل خوبیها نخواهد شد(37)از امام صادق- علیه السلام - :« لَمَّا سُئِلَ عَنْ اَفضَلَ الأَعْمالِ بعد الْمَعْرِفَةِ: قال مامِن شَیءٍ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ تَعْدِل هذِهِ الصَّلاةِ(38)» در پاسخ به سوال از بهترین اعمال بعد از معرفت خدا امام صادق -علیه السلام - فرموند: «بعد از معرفت خدا هیچ چیز با این نماز برابری نمی کند(39) ». از ابوذر ( رحمة الله علیه ) روایت شده استکه گفت: بر فرستاده صلی الله علیه و آله خدا وارد شدم‌ ، دراین هنگام او در مسجد تنها نشسته بود به من فرمود: ای اباذر ! برای مسجد سلام و درود است.گفتم: سلام و درود بر مسجد چیست ؟ فرمود: دو رکعت نماز که آن را به جایآوری ، گفتم: ای فرستاده خدا ، مرا به خواندن نماز سفارش کردی ، اکنون بیان فرماکه نماز چیست ؟ [ چه رتبه دارد ]. فرمود: خیرُ موضوعٍ ، فَمَن شاءَ أقَلَّ وَمَن شاءَ أکثَر. بهترین چیزی که مقرر شده است و نیکوترین کاراز کارهای پرستشی است. هرکه
می خواهد آن راکمتر بخواند [ یعنی به واجبات عمل کند] وهرکه میل دارد زیاد بخواند [ به نوافل نیز عمل کند.] (40)با توجه به آنکه ابوذر ( علیه الرحمة )با نماز آشنا بوده وبا عنایت به پاسخ پیامبرصلی الله علیه و آله روشن می شودکه پرسش ابوذر درباره حقیقت رتبه نماز، درمیان عبادتها بوده نه سؤال از حقیقت خودنماز(41) با این وصف نماز بهترین کارهاست چون همه کارهای خوب از آن آغاز می شود ویا بهتر بگوئیم نماز ، تمرین وتمهید خوب شدن وخوب ماندن است ونزد خداوند باری تعالی که همواره خیر بندگان وسعادت ایشان را مدنظر داشته محبوبترین کارها نماز می باشد چنانچه‌پیامبراکرم– صلی الله علیه و آله – فرموده اند:«أحَبُّ الاَعمالِ اِلَی اللهِ الصلوةُ لِوَقتها(42)»« محبوبترین اعمال نزدخدای تعالی نماز در وقت خاص خودش می باشد.»امیر المومنین - علیه السلام - : آمده است که فرموده اند:« لیسَ عَمَلٌ أحَبَّ اِلی اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصلاةَ(43) .» « هیچ کرداری درپیشگاه‌خداوندگرامی وبزرگ پسندیده ترومحبوبتر ازنماز نیست.»

پی‌نوشت‌ها:
 

1. اشاره به آیه« وَماخَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِنْسَ اِلّا لِیَعْبُدُون» سوره ذاریات (51) ،آیه 56.
2. برگرفته از : سید محمد باقر شفتی ، تحفه الابرار ، ص 5 - 4 .
3. رسول خدا – صلی الله علیه و آله– فرمود: هیچ روزی نیست مگر اینکه فرشته ای ( درقبرستان حضور می یابد ) وبین قبرها ( خطاب به مردگان) می گوید: شما بر حال چه کسی غبطه می خورید ؟ می گویند: «بر حال اهل مساجد زیرا که آنان نماز می گزارند وروزه می گیرند وماچنین قدرتی نداریم.» رک: میرزا حسین نوریطبرسی ، مستدرک الوسایل ، ج 1 ص 227 ، وحسین دیلمی ، هزار و یک نکته درباره نماز ص 13.
4. امام علی – علیه السلام - :« الصلاهُ تَسْتَنزِلُ الرَّحْمة َ» رک : عبدالواحد آمدی ، غرر الحکم ، ج 1 ، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی ،حدیث 215205 .
5. حسن راشدی ، نماز شناسی ، ج1 ، ص 158 .
6.اسراء / 44 .
7. رعد / 13 .
8. نور / 41 .
9. فضل بن الحسن طبرسی ، مجمع البیان ، ترجمه علی کرمی ، ج 9 ص 662 وعبد الله شبر ،تفسیر القران الکریم ،ص 343.
10. محمد رضا رضوانطلب ،پرستش آگاهانه ، ص 60.
11. بقره /30
12.خَلَقَهم الله کَیفَ شاء ووضع وجوههم کیف شاء.... ان الملک منهم الی جنبصاحبه ماکَلَّمَه قط و لا رفعوا رووسهم الا ما فَوْقَها ولا خفضوها الی ماتحتها خوفاً من الله وخشوعاً له» ، محمدباقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 18، ص 324. و عبد علی بن جمعه عروسی ،نور الثقلین ، ج 3 ، ص 107 .
13. غلامعلی نعیم آبادی ، نماز زیباترین الگوی پرستش ، ص 27 .
14. محمد رضا اکبری ،تفسیر ( روایی ، عرفانی ، اخلاقی ، ادبی واجتماعی) نماز ،ص 4 .
15. محمدوحیدی ،دانستنی های نماز ، ص 23.
16. محمدخزائلی ،احکام القران ، ص 340.
17. علی آقا نجفی کاشانی ، برداشتی از نماز ، ص 58.
18. علاءالدین علی المتقی بن حسام الدین هندی ، کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال ، ج 7 ص 276 ، ح 18859 .
19. شیخ حر عاملی ،وسایل الشیعه ، ج 2 ص 7 حدیث 5 وج 13 ص 35 حدیث 14 .
20. برخی تشریع نمازهای پنجگانه را درسال اول هجرت دانسته اند وگفته اند درسوره روم که مکی است، آیات 16 و 17 که اوقات پنجگانه نماز از آنها استفادهمی شود مدنی است ، این نظر درست نمی نماید زیرا در سوره کوثر وماعون که هردو مسلماً مکی است لفظ صلوة به معنی نماز بوده واگر در آیه مندرج در سوره کوثر امر به صلوة متوجه شخص پیامبر است آیه مذکور در سوره ماعون عام است ودر مقام سرزنش نمازگزارانی است که ازنماز خودغفلت کرده اند. ،محمدخزائلی ،همان ، ص 341.
21. محمدباقرمجلسی ،همان ، ج 18 ، ص 302 ، حدیث 4 ، که چندقول می فرماید : 18 ماه قبل از هجرت ، یعنی یک سال وشش ماه . ومنظور سیر شبانه از مسجد الحرام است که درمکه واقع شده است.
22.علاء الدین حجازی ،فرهنگ نماز ،ص 159
23. نساء / 103.
24. میرزا حسین نوری طبرسی ، همان ،ج 3 ،ص 10 حدیث 2885/3.
25. همان ، حدیث 2886/4.
26. علی آقا نجفی کاشانی ،همان ، ص 15.
27. بیت المقدس ( اورشلیم) یا مسجد الاقصی ، در آغاز کار و در روزگار صائبه، جایگاه معبد زهره بوده است ودر ضمن ارمغانهایی که به آن معبد میشده روغنزیتون بوده که آنها را بر روی صخره ای در آن معبدمی ریخته اند.سپس معبد مزبور کهنه شد وپس از آنکه بنی اسرائیل آن ناحیه را تصرف کردند ، صخره مزبور را قبله نماز قرار دادند . حسن راشدی ، همان ، ج 1 ، ص 56 و محمود خزائلی ، همان ، ص 462.
28. از جمله آزمایش برای مسلمانان ( لِیَعْلم من یتبع الرسول ) وکناره گیری از جامعه یهود.
29. این تغییر قبله در مسجد بنی سالم بن عوف در روز دوشنبه نیمه ماه رجب مابین نماز ظهر اتفاق افتاد که پیامبر – صلی الله علیه و اله – دو رکعت از آنرا به بیت المقدس وبقیه را ررو به کعبه به جا آوردند . جعفر سبحانی ، تاریخ پیامبر خاتم ، ص 151 .
30 بقره (/ ، 143. « خداوند ایمانهای شما را ضایع نمی سازد .»
31. محمد رضا رضوانطلب ،همان ص 89.
32. ابوالفضل رشید الدین میبدی ،کشف الاسرار ،ج 1 ص 392 ، و عبد الله شبر ،همان ، ص 61. ومحسن قرائتی ،تفسیر نور ، ج 1، ص 222
33. محمد بن یعقوب کلینی ، اصول کافی ، ترجمه محمد باقر کمره ای ، ج 4 ص 122 و 123 ، حدیث 1 .
34. انبیاء /73.
35. عبدالله شبر‌، همان، ص 319 ، ( عطف الخاص الی العام لِلأفضلیة )
36. سید ابراهیم سیدعلوی ، نماز درقرآن ، ص 50 - 49 .
37. جمعی از نویسندگان ،خانواده و نماز ، ص 114 .
38. دیلمی ، ارشاد القلوب ، ج 1ص 145. شیخ طوسی ،امالی ، ج 2 ص 305
39. محمدمحمدی ری شهری ، میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی ، ج 7 ، ص 3094 ح 10544 .
40. شیخ صدوق ، خصال ، ترجمه صادق حسن زاده ، ج 2 ص 787- 786 و شیخ صدوق ، معانی الأخبار ، ج 2 ص 282 و دیلمی ،همان ، ج 1 و2 ص 139 ، حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق ، ترجمه سید ابراهیم میر باقری ، ج 2 ، ص 487 .
41. حسن راشدی ،همان ،ج 1 ، ص 162.
42. علاء الدین هندی ، همان ، ج7 ، ص 285 ، ح 18897.
43. شیخ صدوق ، خصال ، ج 2 ص 950. 

ادامه دارد...⬇️⬇️